کد مطلب:301542 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:437

شعری از علامه شیخ محمد حسین غروی کمپانی


الضرم فی الباب

آتش افروزی بر در خانه


ایضرم النار بباب دارها

و آیه النور علی منارها




آیا بر در خانه اش كه آیه نور بر مناره آن است آتش افروخته می شود


و بابها باب نبی الرحمه

و باب ابواب نجاه الامه


در خانه او در خانه پیامبر رحمت و در درهای نجات امت است


بل بابها باب العلی الاعلی

فثم وجه الله قد تجلی


بلكه در خانه او در خانه خداوند علی اعلی است و از آنجا وجه الله آشكار است


ما اكتسبوا بالنار غیر العار

و من ورائه عذاب انار


با این آتش فروزی جز ننگ و عار به دنبالش عذاب آتش دوزخ چیزی به دست نیاوردند.


ما اجهل القوم فان النار لا

تطفی نور الله جل و علا


چه قدر نادانند و نمی دانند كه نور خدای جل و علا با آتش خاموش نمی شود.

الضلع المكسور

پهلوی شكسته


لكن كسر الضلع لیس ینجبر

الا بصمصام عزیز مقتدر


لكن شكستن پهو جبران بردار نیست مگر به شمشیر خدای عزیز توانا.


اذ رض تلك الاضلع الزكیه

رزیه لا مثلها رزیه


زیرا شكستن استخوان های پهلوی پاكیزه او مصیبتی بی مانند است


و من نبوع الدم من ثدییها

یعرف عظم ماجری علیها


از جوشش خون از سینه هایش بزرگی مصیبت وارده معلوم می گردد،


و جاوزوا الحد بلطم الخد

شلت ید الطغیان و التعدی


و با نواختن سیلی برصورت او ظلم را از حد گذارندند، دست تجاوز و سركشی بریده باد.